Web Analytics Made Easy - Statcounter

افزون بر یک‌سال است وزارت نفت در رسانه‌ها از انعقاد قرارداد با شرکت توتال فرانسه برای توسعه فاز 11 پارس‌جنوبی در قالب الگوی قراردادی جدید موسوم به IPC خبر می‌دهد.

سرویس سیاست مشرق - روزنامه‌ها و جراید در بخش سرمقاله و یادداشت روز به بیان دیدگاه‌ها و نظریات اصلی و اساسی خود می‌پردازند؛ نظراتی که بیشتر با خط خبری و سیاسی این جراید همخوانی دارد و می‌توان آنرا سخن اول و آخر ارباب جراید عنوان کرد که اهمیت ویژه‌ای نیز دارد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در ادامه یادداشت و سرمقاله‌های روزنامه‌های صبح کشور با گرایش‌های مختلف سیاسی را می‌خوانید:‌

********

بعد از شلیک موشک‌ها

سعدالله زارعی در روزنامه کیهان نوشت:

قرار گرفتن سه رویداد در فاصله زمانی کوتاه- حدود یک ماهه- از وضعیت جدید در منطقه خبر می‌دهد؛ شکستن قرق آمریکا در نوار مرزهای شرقی سوریه، حمله موشکی ایران به سازمان تروریستی داعش از خاک جمهوری اسلامی و لغو توافق دوجانبه آمریکا و روسیه در خصوص وضعیت پروازها و اقدامات عملیاتی دو کشور در سوریه از جانب مسکو اگرچه جداگانه دارای تفاسیر و معانی خاص نیز هستند ولی مجموعاً هم یک معنای استراتژیک را متبادر می‌نمایند. در این خصوص گفتنی‌هایی است:
۱- اگرچه اقدام نظامی از قبیل شلیک موشک از خاک یک کشور به خاک کشوری دیگر در دنیا و بخصوص در منطقه ما سوابق زیادی دارد و در همین هفته‌های اخیر هم بارها شاهد وقوع آن بودیم اما شلیک موشک‌های ایرانی که علی‌القاعده باید در این عداد به حساب می‌آمد به عنوان یک «پدیده مهم» ارزیابی شد و همه محافل سیاسی و مجموعه‌های رسانه‌ای دنیا را به خود متوجه کرد. چرا؟ برای این موضوع می‌توان دلایل زیادی اقامه کرد و به نظر این قلم مهم‌ترین دلیل این است که آن اقدامات از آنجا که در یک گفتمان و روند جاری انجام می‌شد نوعاً چندان توجه برانگیز نشدند مثلاً حمله یگان دریایی آمریکا در غرب یونان به یک پایگاه هوایی در سوریه - الشعیرات- در واقع در ادامه روند خصومتی بود که تاکنون بسیار شدیدتر از آن را در مورد سوریه یا غیر آن شاهد بوده‌ایم و برایمان تعجبی را در پی نداشته است. حمله آمریکا به الشعیرات به همین دلیل هیچ تأثیر پیش‌برندهای برای آمریکا نداشت و نتوانست حتی به اندازه یک میلیمتر معادله امنیتی سوریه را جابجا کند. همینطور حمله ۲۷ ماهه رژیم‌سعودی به یمن نتوانست به اندازه یک میلیمتر وضع امنیتی سعودی را بهبود ببخشد و یا در روند امنیتی یمن کوچک‌ترین تأثیری در پی داشته باشد. به این دلیل اقداماتی که محور نظام سلطه یا کشورهای پیرامونی آن در حوزه امنیتی انجام می‌دهد در برد خبری رسانه‌ها نمی‌نشیند.
حمله موشکی ایران به یک سازمان شبه نظامی منفور به دلیل آنچه در صدر مقاله آمد، اقدامی تحول‌ساز به حساب آمده است. ایران به منطقه‌ای شلیک کرده است که قرار بود آمریکایی‌ها به بهانه حضور داعش و به کمک آنان، منطقه وسیعی در طول مرزهای شرقی سوریه برای مدت خیلی طولانی به تصرف خود درآورند و از این طریق در همگرایی میان ایران، عراق، سوریه، لبنان و فلسطین اخلال به وجود آورند. در این دوران جبهه مقاومت دو اقدام مهم در بر هم زدن طرح امنیتی بلند مدت آمریکا انجام داد اولین اقدام گسیل نیروهای ارتش سوریه و متحدان آن به مرزهای شرقی و اقدام دوم شلیک موشک به -المیادین- قلب فرمانروایی داعش بود که بنا بود این‌ها زمینه‌ساز اجرای طرح آمریکا باشند. در واقع با شلیک اولین موشک‌های میان‌برد ایران به قلب این منطقه، شمارش معکوس آغاز عملیات پاکسازی این منطقه و خارج کردن آن از دایره اقدام آمریکا آغاز شده است. از این رو طی دو روز گذشته و پس از آنکه معلوم شد، اقدام عملیاتی جبهه مقاومت با محوریت ایران در این منطقه، ‌ جدی است، لحن آمریکایی‌ها کاملاً تغییر کرده و پرده را بالا زده‌اند. طی روزهای اخیر داعش در منظر رسانه‌های مهم آمریکا نظیر C.N.N از یک «گروه تروریستی» به «پیکارجویان ‌سنی» «یک گروه مسلمان سنی که با شبه نظامیان شیعه مورد حمایت ایران می‌جنگند» تبدیل شدند! تا همین یک ماه پیش مقامات ارتش آمریکا در مذاکرات خود با روس‌ها و بقیه می‌گفتند اگر چه ما درباره تروریست بودن یا نبودن جبهه النصره و احرارالشام به جمعبندی نرسیده و در حال مطالعه هستیم اما در آمریکا هیچ کس تردیدی ندارد که داعش گروهی تروریستی است که باید به هر ترتیب با آن مقابله شود. آمریکایی‌ها در یکی- دو مرحله با انگشت گذاشتن روی حساسیت روس‌ها نسبت به داعش و خطراتی که از ناحیه این‌ها احساس می‌کنند، روس‌ها را متقاعد کرده بودند که روی جنگ با داعش تمرکز کند با این هدف که در جبهه مشترک ایران، سوریه، روسیه و حزب‌الله در آزادسازی حلب و مناطق غربی آن که داعش حضور کمرنگی دارد، خلل ایجاد نمایند. هم اینک خود آن‌ها پرده را بالا زده و در واقع می‌گویند در جریان مبارزه واقعی با تروریزم، بیش از هر گروهی با مبارزه با داعش مشکل دارند.
۲- عملیات موشکی ایران که با عبور از همه عرض عراق به منطقه‌ای در عمق سوریه رسید از این نظر که از نظر انطباق با هنجارهای حقوقی و سیاسی خدشه‌ای نداشت یک اقدام منحصر به ایران به حساب می‌آید. هماهنگی با دولت عراق و پذیرش این هماهنگی و اعلام رسمی این هماهنگی از سوی مقامات عراق بسیار حائز اهمیت است این در حالی است که از یک سو کشورهایی نظیر آمریکا اساساً به هنجارهای حقوقی و در واقع به میراث بشری بی‌اعتنا هستند و اگر حتی کشوری را به اشغال درآورند، کاری به هنجارها و دیدگاه‌های مردم ندارند و از سوی دیگر جلب توافق رسمی مقامات عراق نشان داد که اقدام موشکی ایران کاملا قابل تکرار است. همه می‌دانیم که آمریکا برای مانع شدن از همکاری امنیتی عراق با ایران همه تلاش خود را کرده است و زمانی که موشک ایران با عبور از خاک عراق در کشور دیگری فرود می‌آید، شکست تلاش‌های آمریکا را علنی می‌کند این موضوع برای پرستیژ آمریکا هزینه بسیار سنگینی را در پی می‌آورد. کمی به عقب برگردیم آقای اوباما و ترامپ و سایر رؤسای‌جمهور آمریکا با صراحت گفته‌اند که امنیت و اقتدار اسرائیل درصدر اولویت سیاست خارجی آمریکا قرار دارد خب لازمه تحقق این عبارت مهم، توانایی آمریکا در حفظ موقعیت و پرستیژ خود است وقتی آمریکا قادر به اعمال اراده خود بر کشورهای بحران‌زده‌ای نظیر عراق و سوریه نیست چطور می‌تواند اراده خود مبنی بر حفظ امنیت و اقتدار اسرائیل را به عراق و سوریه‌ای که - انشاءالله به زودی- از بحران خارج شده‌اند، اعمال نماید.
موضوع دیگر این است که کمتر از چهار هفته پیش، رژیم سعودی برای آنکه ضریب امنیتی خود را به رخ بکشد، رئیس‌جمهور آمریکا را با وعده‌های بسیار چرب به ریاض آورد تا به همه بگوید کوچکترین چشم زخم به امنیت عربستان، اقدام عملیاتی آمریکا را در پی می‌آورد. این در حالی است که سعودی‌ها در یک اقدام ناشیانه، ایران را به عنوان اولین دشمن خود معرفی کردند و همه تلاش‌ها را برای آراستن جبهه‌ای ضد ایرانی از منطقه عربی، جهان اسلام و جهان غرب به کار بستند. خب همه می‌دانند که شرط درست بودن چنین سیاستی این است که خدشه‌ای به اقتدار نظامی خود آمریکا درمنطقه وارد نباشد وقتی آمریکا نمی‌تواند اراده خود را بر دو کشور عربی زخم خورده در یک موضوعی که جنبه سیاست خارجی دارد - یعنی عدم همکاری با ایران - حاکم نماید چگونه می‌تواند امنیت و اقتدار عربستان در برابر ایران را تضمین نماید با این وصف کاملا واضح است که حمله موشکی ایران به داعش و مهمتر از آن عبور موشک‌های میان‌برد ایران از خاک دو کشور عربی پشت رژیم‌های سعودی و صهیونیستی را لرزانده باشد. در واقع این عملیات آسیب‌پذیری جدی آنها را به اثبات رساند و این راز استراتژیک بودن شلیک موشک‌های ایرانی به دیرالزور است.
۳- براساس آنچه گفته شد بدون تردید در این بین صهیونیست‌ها و سعودی‌ها در دامن زدن به فضاهای ضدایرانی ناچار به تامل جدی خواهند بود. تل‌آویو قاعدتا مثل قبل جسارت آفتابی شدن در پرونده‌های امنیتی ضدایران نخواهد داشت کما اینکه رژیم سعودی هم به ناچار باید با محاسبه جدیدی امور خود را بگذراند. در این ماجرا نه تنها رابطه دلار با امنیت قطع شد بلکه رابطه روابط خارجی هم با امنیت قطع شد. رژیم سعودی پیش از این نیز برای متقاعد کردن دیگران برای شرکت در جبهه‌ای ضد ایران مشکل داشت هم‌اینک این مشکل بسیار جدی‌تر و گسترده‌تر شده است.
۴- البته ایران هرگز نمی‌خواهد جنگی را در منطقه به راه اندازد کما اینکه تاکنون این کار را نکرده و هر جا هم که حضوری نظامی پیدا کرده است برای خواباندن جنگی بوده که دشمنان منطقه به راه انداخته‌اند. رفتار ایران در طول این ۴۰ سال رفتاری سازنده بوده و در آینده نیز ایران همین «موقعیت مطلوب» را برای خود حفظ می‌کند. شلیک موشک در واقع حصارها و حدودهای عینی و خیالی را برهم زد و موقعیت انقلابی ایران را به رخ کشید اما همه حرف ما از طریق نمایش صحنه‌های اقتدار زده نمی‌شود. شلیک موشک به قلب دیرالزور توانمندی، اقتدار، اعتبار و زمان‌شناسی ایران و توانایی جمهوری اسلامی برای دفع توامان خطر اشغالگران غربی و تروریست‌های تکفیری را به اثبات رساند اما این ماجرا باید در دو عرصه دیپلماسی رسمی و دیپلماسی عمومی تبیین گردد و ادامه پیدا کند. عملیات موشکی سپاه ممکن است تحت تاثیر تبلیغات خصمانه دشمنان ما، معنایی متضاد به خود بگیرد و اثر خود را از دست بدهد. این وظیفه دستگاه دیپلماسی رسمی است که با گستردن بحث‌های فوری با کشورها و دولت‌ها ابعاد اقدام ایران را توضیح داده و راه ادامه حرکت ایران در عرصه‌های دیگر را هموار نماید. در واقع دستگاه دیپلماسی رسمی و عمومی ما باید دلالت‌ها و نتایج اقدام ایران، از جمله آسیب‌پذیر بودن آمریکا، رژیم صهیونیستی و رژیم سعودی را برای کشورها توضیح دهند و آنان را به تامل بیشتر درباره روندها و رویدادها فرا بخوانند در چنین فضایی و با چنین عملیات دیپلماتیکی کالاهای پرطمطراق آمریکایی و ادعاهای دهان‌پرکن سعودی و ژست‌های اقتدارمآبانه اسرائیل از سکه می‌افتند و آفتاب حقیقت اقتدار معنوی و مادی اسلام ناب و جبهه منطقه‌ای آن نمایان می‌گردد.

شنیده‌هایی از فاجعه در مذاکرات ایران با توتال

رضا نجفی در روزنامه وطن امروز نوشت:

افزون بر یک‌سال است وزارت نفت در رسانه‌ها از انعقاد قرارداد با شرکت توتال فرانسه برای توسعه فاز ۱۱ پارس‌جنوبی در قالب الگوی قراردادی جدید موسوم به IPC خبر می‌دهد (در واقع سرمایه‌گذاری و تامین مالی قرارداد برعهده کنسرسیومی متشکل از شرکت توتال با شرکت سی‌ان‌پی‌سی چین و پتروپارس از ایران است). معمولا موسسات و شرکت‌های معتبر بین‌المللی، فرمت‌های قراردادی خود را استاندارد کرده و در دسترس عموم قرار می‌دهند، مثل فرمت‌های استاندارد قراردادهای حفاری نفت آمریکا IADC، EPC، (API) و ... این روال در برنامه‌های وزارت نفت و سازمان برنامه و بودجه هم بوده است و نمونه آن انتشار فرمت قراردادی قراردادهای مشاوره و قراردادهای طراحی و ساخت یا همان EPC معروف است. در واقع انتشار این فرمت‌ها فرصتی عمومی برای ارائه نقطه‌نظرات اصلاحی متخصصان فراهم می‌کند که وزارت نفت برای نخستین‌بار برخلاف رویه از انتشار آن ممانعت می‌کند. تجربه ۲ بار اصلاح مصوبه هیات دولت با قریب به ۱۵۰ مورد اصلاحیه از ۷ صفحه این الگوها، بیش از پیش متخصصان را نگران کرده است که در متن افزون بر ۴۰۰ صفحه‌ای قراردادهای نفتی موسوم به IPC و ضمائم آن قرار است چه اتفاقی بیفتد که شرکت نفت سمیناری برای رونمایی از آن برگزار می‌کند ولی متن فرمت قراردادی را منتشر نمی‌کند؟ آیا اگر قرارداد منتشر شود، ممکن است صدها و شاید هزاران مورد خلاف مصلحت و منافع ملی لو برود و خدای ناکرده اصلاح شود! مگر نه این است که در خارج از کشور هزینه‌های سرسام‌آوری برای ممیزی کردن این متون به مجامع مختلف پرداخت می‌شود؟ در این شرایط چرا وزارت نفت خود را از اصلاحیه رایگان توسط صاحبنظران و متخصصان نفتی محروم می‌کند؟ فارغ از آن، چگونه انتظار داریم سرمایه‌گذاران به موضوع سرمایه‌گذاری ورود کنند، حال آنکه با عدم انتشار این فرمت، عملا عموم متخصصان، پیمانکاران و سرمایه‌گذاران از مطالعه دقیق آن در فرصت‌های موسع و فرصت شناخت ریسک‌ها و فرصت‌های این نوع قرارداد محروم شده‌اند. طبیعی است این رفتار غیرطبیعی و غیرشفاف این شائبه را در فضای بین‌المللی ایجاد کند که هدف به‌کارگیری شرکت‌های خاص و با شرایط خاص در صنعت نفت ایران است؛ شرایطی که شرکت‌های بین‌المللی‌ای که از حمایت سیاسی و رانت قدرت برخوردار نباشند به آن ورود نمی‌کنند، تا جایی که خبر این رفتار غیررقابتی و غیرشفاف در برخی خبرگزاری‌های خارجی هم منعکس می‌شود.
این روزها دولت از یک طرف شعار شفافیت می‌دهد ولی از طرف دیگر شرکت نفت با لطایف‌الحیل از انتشار متن قرارداد ابا می‌کند و بالاتر از آن متاسفانه مشاهده می‌شود شرکت‌های خاص خارجی (که مورد عنایت خاص این وزارتخانه هستند) نه‌تنها به این متون دسترسی دارند بلکه در تدوین آن هم سهم داشته‌اند یا مورد مشورت قرار گرفته‌اند؛ شرکت‌های خاصی که دست در دست قدرت‌های استکباری زمینه حضور سیاسی استکبار را در منطقه فراهم کرده‌اند و آخرین برگ از اقدامات افشا شده آنها، نشان دادن چراغ سبز برای چپاول قطر و پایان دادن به تمامیت ارضی عراق با ارائه طرح جداسازی کردستان بوده است. آیا حساسیت متخصصان و کارشناسان دلسوز بجا نیست و در این میان برای نقدها و بررسی‌های آنها چیزی جز شنیده‌های پراکنده از متن قرارداد و تفاهمات باقی می‌ماند؟
این شنیده‌ها حاکی از بروز فجایع متعددی در عرصه ملی است که در وهله اول به عنوان یک ایرانی آرزومندیم درست نباشند چرا که درست بودن آن هم به مثابه تاراج منافع ملی بوده و هم توهین بزرگی به جامعه گسترده کارشناسان و نخبگان نفتی کشور است که ذیلا به برخی از آنها می‌پردازیم.
۱- در عرصه قرارداد فاز ۱۱ و اغلب قراردادهای IPC، نه‌تنها طرف قرارداد و مذاکره، شرکت‌های خاصی هستند، بلکه باید وزارت نفت شفاف‌سازی کند که آیا این مساله صحت دارد و کارشناسانی از همان شرکت‌های خاص (مثل بریتیش پترولیوم و...) به دفتر شرکت ملی نفت آمده‌اند و به عنوان کارشناسان شرکت ملی نفت مشغول تدوین اسناد قراردادی و مذاکره با شرکت‌های خود هستند؟ آیا بر این اتفاق چیزی جز نفوذ می‌توان نام نهاد؟
۲- در قرارداد فاز ۱۱ گفته شده شرکت توتال حاضر نیست شرایط مربوط به حمایت از تولید داخلی که منبعث از قانون مصوب دولت (تحت عنوان Iranian Content) بوده را بپذیرد و حتی در دوره مطالعه مخزن، طراحی و مذاکرات قراردادی از به‌کارگیری پتروپارس بشدت امتناع می‌کرد و همان شنیده‌ها بیانگر برخوردهای موهن با کارشناسان ایرانی در جلسات است که یادآور رفتارهای عصر استعمار است.
۳- با وجود اینکه حسب مصوبه دولت، ایجاد رقابت برای تعیین برنده در الگوهای جدید قراردادی موسوم به IPC بوده است، اکنون بدون هر گونه رقابتی فاز ۱۱ پارس‌جنوبی به کنسرسیوم توتال واگذار شده است و به همین نسبت بقیه شرکت‌ها مشغول برداشتن لقمه‌های بی‌رقابت و خاص خود از خوان گسترده وزارت نفت هستند.
۴- در حالی که نیاز کارفرما به محصول قرارداد از بین برود یا ادامه قرارداد به صلاح کارفرما نباشد، حق طبیعی هر کارفرمایی پایان دادن به قرارداد است و این موضوع در همه تیپ‌های قراردادی دنیا امری معمول است. لیکن شنیده‌ها حاکی است کنسرسیوم توتال حق پایان دادن به قرارداد و فسخ آن را از شرکت ملی نفت نپذیرفته است، یعنی به طور کامل حاکمیت شرکت نفت و وزارت نفت (بخوانید حاکمیت ملی ایران) بر منابع خود را از ایران سلب کرده است.
۵- مصوبه دولت حداقل در ۳ مورد، پیش‌نیاز انعقاد قرارداد را تعیین تکلیف نکاتی از شرایط قرارداد در شورایعالی امنیت ملی قرار داده است. آیا تاکنون این شورا نظریه‌ای را ابلاغ کرده است؟ آیا شرکت ملی نفت برای انعقاد قرارداد قبل از اعلام نظر شورایعالی امنیت ملی در آن موارد، اعلام برنامه کرده و می‌کند؟
در این باره موارد دیگری مسموع است که به فرصت دیگری موکول و اکیداً و مصراً از شرکت نفت درخواست می‌شود ضمن اعلام توضیح رسمی درباره موارد یاد شده، مطابق مشی اعلام شده دولت دست به شفافیت بزند و فرمت قراردادهای IPC را رسما منتشر کند تا تحلیلگران ضمن ارائه نقطه‌نظرات اصلاحی و اصلاح فرمت برای دفاع از منافع ملی مجبور نشوند به شنیده‌ها و گمانه‌زنی‌ها روی بیاورند که قطعا به دلیل نویزهای ایجاد شده در طبیعت اطلاعات درز شده و شنیده‌ها، فضای نامطلوبی را حتی علیه اقدامات درست دولت ایجاد می‌کند. در واقع، دولت خود باید پیشگام شفافیت و جلوگیری از بروز شایعات و مسموعات شود.

بازی امریکا با برجام و ضرورت واکنش سریع

حسن رشوند در روزنامه جوان نوشت:

این نگرانی وجود دارد که در میان تحولات جاری منطقه و کشور، حرکتی که امریکایی‌ها در تصویب تحریم جدید علیه جمهوری اسلامی و سپاه آغاز کرده‌اند، مورد غفلت قرار گیرد. همه بر این امر واقفیم که اگر شلیک موشک‌های سپاه در صدها کیلومتر آن طرف‌تر موجب غرور و امیدآفرینی در مردم برای امنیت کشورشان شده است، حاصل فعالیت شبانه‌روزی و خستگی‌ناپذیر سپاه در دوره‌ای بوده است که این نهاد تأثیرگذار انقلاب فارغ از هیاهوهای کاذب و جوسازی‌های دشمنان بیرونی و بعضاً درونی نظام، در ایفای رسالت انقلابی خود و به ثمر رساندن دستاوردهای ارزشمندی که طراحی و دنبال می‌کرده، صورت گرفته است.

درست است که هرگونه تحریمی، کوچک‌ترین خللی بر اراده مستحکم سپاه وارد نخواهد کرد اما باید بپذیریم که اقدام کینه‌توزانه کمیته روابط خارجی و مجلس سنای امریکا در تصویب تحریم‌های موسوم به S۷۲۲، می‌تواند از این پس تا حدودی در مسیر حرکت سپاه در ایجاد امنیت و توسعه و پیشرفت کشور در حوزه‌های مختلف به ویژه اقتصادی با وجود آنکه سپاه با بیش از ۵هزار شرکت در بخش سازندگی کشور قرارداد دارد، چالش‌هایی را به وجود خواهد آورد.
این بار نیز مقامات امریکایی نشان دادند به هیچ اصول اخلاقی و قوانین و معاهدات بین‌المللی پایبند نیستند و برجام برای آنها صرفاً دستاویزی بود تا ایران اسلامی را از مرحله پرشتاب انرژی صلح‌آمیز هسته‌ای دور کنند که باید اعتراف کرد که موفق شدند و هنوز دیپلمات‌های خوش‌بین جاخوش کرده در دستگاه دیپلماسی با تفسیر و تحلیل‌ از مفاد این توافقنامه اصرار دارند که بگویند درست است با تحریم S۷۲۲ (قانون مقابله با فعالیت‌های بی‌ثبات‌ساز ایران ۲۰۱۷) تا حدودی برجام دچار خدشه شده است ولی هنوز نقضی صورت نگرفته است. این در حالی است که تحریم‌ اخیر سنا صراحتاً بندهای ۲۶ تا ۲۹ ضد برجام را نقض کرده است. در پاسخ به این جماعت خوش‌بین باید گفت که اگر با این همه گستره در طرح تحریمی مذکور و مانع‌تراشی امریکایی‌ها در اجرای برجام، هنوز متن برجام نقض نشده است باید به چنین متنی با این همه استحکام مرحبا گفت که در واقع برجام بادنجان بم است و هیچ آفتی بر آن کارساز نیست و یا اسفندیاری است روئین‌تن که هیچ تحریمی در هر سطحی، کوچک‌ترین خلل و آسیبی را بر آن نمی‌تواند وارد کند. این از عجایب است که قرار گرفتن حدود ۲۰۰ نفر یا شرکت در لیست SDN تحریم‌ها تا پیش از توافق هسته‌ای (برجام)، تحریم‌های فلج‌کننده نامیده می‌شد و آقایان برای برون‌رفت از این بحران، نسخه غرب را برای پذیرش فریز کردن هسته‌ای کشور دنبال کردند که ملت ایران در تنگنای اقتصادی قرار نگیرند و افراد و شرکت‌های بیشتری مشمول لیست تحریم‌ نشوند، اما با تحریم S۷۲۲ که تخمین زده می‌شود بیش از ۵هزار نفر یا شرکت مرتبط با سپاه در بخش سازندگی کشور درگیر آن می‌شوند، نمی‌تواند ایجاد مشکل در مسیر اجرای برجام نماید و همواره موجود فضایی برجام در سایه تحریم‌های بیشتر می‌تواند به حیات خویش ادامه دهد و ملت ایران نیز باید شکرگزار نعمت بزرگ برجام باشند! همه می‌دانند که بخش سازندگی سپاه با بیش از ۵هزار شرکت اقتصادی و عمرانی همکاری می‌کند که براساس این طرح متصلبانه، در معرض قرار گرفتن در لیست تحریمی امریکا و به تبع آن دیگر کشورها خواهند بود.
وضعیت وقتی بغرنج‌تر می‌شود که این طرح تحریمی در کنار قانون IFCA۲۰۱۳ قرار گیرد. بدین معنی که وقتی یک فرد یا نهاد ایرانی در لیست تحریمی SDN قرار می‌گیرد به موجب قانون IFCA۲۰۱۳ مشمول تحریم‌های ثانویه بانکی می‌شود و هیچ مؤسسه مالی اجازه ارائه خدمات بانکی به صورت مستقیم و غیرمستقیم به آن فرد یا نهاد تحریمی را نخواهد داشت و همین شبکه شکننده‌ای که بعد از برجام ظاهراً وجود داشت نیز به شدت دچار تزلزل خواهد شد. حالا حق داریم بگوییم رئیس‌جمهور منتخب دوره دوازدهم در ایام تبلیغات انتخاباتی خود و مناظره‌ها زمانی که با صدای بلند سخن از این می‌راند که نیروهای نظامی باید به دنبال وظیفه نظامی خود باشند و اگر می‌خواهند کار اقتصادی بکنند باید شفاف عمل کنند، نوعی گرا دادن به دشمن برای تحریم سپاه و نشستن بر شاخه و بن بریدن بود. آن چیزی که سنای امریکا در این طرح دنبال کرده و می‌کند، به حاشیه راندن فعالیت‌های سپاه است که به نظر نگارنده این سطور، فعالیت‌های موشکی اصلاً موضوع اصلی آن نیست که بارها پاسخ در زمینه محدودیت فعالیت‌های موشکی را با اقدام مقتدرانه سپاه در آزمایش‌های موشکی و شلیک‌های هدفمند خود دریافت کرده است که شلیک موشک به دیرالزور سوریه نمونه اخیر آن بود و غرب و در رأس آن امریکا به درستی می‌داند ایران اجازه هیچ محدودیتی را در فعالیت‌های موشکی خود به آنها نخواهد داد. اما این طرح بیش از بحث موشکی، فعالیت‌های عمرانی و سازندگی سپاه که کلیت کشور از آن منتفع می‌شود آن هم در چنین شرایط سختی که کشور با انواع تحریم‌های ظالمانه مواجه است و بخش‌های خصوصی به دلیل ریسک سرمایه‌گذاری رغبتی برای فعالیت ندارند را هدف گرفته است. به نظر می‌رسد آنچه در طرح تحریمی سنای امریکا علیه سپاه هدف‌ غایی است، ایجاد یک شکاف میان امنیت و معیشت مردم و تشدید این شکاف از طریق یک شبکه همکار در ایران است که وزیر خارجه امریکا «رکس تیلرسون» هم اخیراً از آن به عنوان ابزارهای داخلی تغییر جمهوری اسلامی نام برده است. تحریم علیه سپاه در واقع قطع هرگونه رابطه اقتصادی و غیراقتصادی سپاه با هر فرد و نهادی در داخل و خارج از ایران است، یعنی همان هدفی که برخی آقایان در ایام انتخابات با عنوان کانالیزه کردن و ایجاد محدودیت‌ برای فعالیت سپاه دنبال می‌کردند که نتیجه عملی این قطع رابطه، همچون سلاح انداختن به زمین و خارج کردن زره از تن در میدان جنگ است. اما پذیرش این تحریم‌های ظالمانه برای دولت آقای روحانی بدین مفهوم است که «هزینه سازش» برابر است با خسارت بزرگ بقای تحریم‌های گذشته به علاوه تحریم‌های جدید. اما وظیفه دولت و تیم هسته‌ای در شرایط حاضر این است که نگذارند طرح تحریمی S۷۲۲ از سنا به کنگره رفته و نهایتاً به قانون تبدیل شده و برای اجرا توسط ترامپ دیوانه سرمست از غرور کاذب به امضا برسد. بلکه از همین امروز که دیر هم شده باید با هر ابزار حقوقی که بحمدالله رئیس‌جمهور حقوقدانی هم داریم، به مقابله با تحریم مذکور رفته و نه خارج از قاعده برجام، بلکه با همان ابزار برجام که این تحریم‌ها به صراحت مواد ۲۶ تا ۲۹ سند برجام که اکنون دیگر یک سند بین‌المللی است را نقض کرده، ‌ از ادامه تصویب این تحریم‌ها در کنگره و امضای ترامپ جلوگیری کرد.
بسیاری معتقدند به جای کلی‌گویی و بسنده کردن به این جمله که پیش‌بینی‌های لازم برای مقابله با تحریم جدید امریکا شده است، باید با یک نسخه عملیاتی وارد صحنه شد، مثلاً براساس سند برجام، ایران این حق را دارد که در صورت نقض برجام پس از اعتراض به مراجع قانونی، فعالیت هسته‌ای خود را از سر بگیرد. کافی است برای اجرای این پیشنهاد،

منبع: مشرق

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۷۴۹۷۹۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

سرکوب جنبش‌های اعتراضی دانشجویان حامی فلسطین جلوه حقوق بشر آمریکایی است

به گزارش خبرگزاری صدا و سیمای زنجان؛ حجت الاسلام و المسلمین خاتمی در خطبه‌های این هفته نماز جمعه شهر زنجان با بیان اینکه دشمنان ادعای حقوق بشر دارند، گفت: در آمریکا به ۷۰ دانشگاه با نیروی نظامی حمله ور شده‌اند، در صورتی که در مجامع حقوقی، نیرو‌های نظامی و انتظامی حق ورود به مراکز علمی را ندارد.

وی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به ۱۸ اردیبهشت و امضای برجام، افزود: آمریکا خود را به دیوانگی زد و برجام را پاره کرد، در همین برجام آمده بود که اگر آمریکا به تعهدات خود عمل نکند، ایران مجاز است به تعهداتی که داده عمل نکند و قدم به قدم عقب نشینی کند بنابراین اگر قرار بر این بود که کشور مقابل به تعهدات خود عمل کرد ایران نیز به تعهدات خود عمل کند.

نماینده ولی فقیه در استان با بیان اینکه این اقدام ایران مقابل آمریکا یعنی ایستادگی در برابر طاغوت بود، گفت: در مجلس، وزارت خارجه، سازمان نیروی انرژی هسته‌ای نوشته شده است، اگر آن ها متعهد به تعهدات خود نشوند ما یک قدم بیشتر از قول‌هایی که داده‌ایم پیشروی خواهیم کرد.

امام جمعه زنجان افزود: ما از اول گفته بودیم که آمریکا و هم‌پیمانانش به عهد خود وفا نمی‌کنند و در طول ۴۰ سال نیز این بدعهدی خود را نشان داده بودند.

حجت‌الاسلام خاتمی در بخشی دیگر با اشاره به روز جهانی صلیب سرخ و هلال‌احمر گفت: ایران در این رابطه با تمام قدرت در منطقه درحال نقش‌آفرینی است.

دیگر خبرها

  • سرکوب جنبش‌های اعتراضی دانشجویان حامی فلسطین جلوه حقوق بشر آمریکایی است
  • آمریکا خود را به دیوانگی زد و برجام را پاره کرد /واکنش ها به اعتراضات دانشجویی در آمریکا از تریبون نماز جمعه
  • جهان برای تحقق آرمان فلسطین به پا خواسته است
  • واکنش کاربران به دروغ‌های بی‌بی‌سی درباره فوت نیکا شاکرمی
  • واکنش کاربران شبکه‌های اجتماعی به دروغ‌های بی‌بی‌سی درباره فوت نیکا شاکرمی
  • تحریم‌های جدید ایران علیه آمریکا
  • ایران ۷ شخص و ۵ نهاد آمریکایی را تحریم کرد
  • ظریف: یکی از دلایل موافقت آمریکا با برجام، کاستن از حضور خود در منطقه بود / اعراب منطقه و اسرائیل به همین دلیل با برجام مخالف بودند؛ نمی‌خواستند شاهد کاهش حضور آمریکا در منطقه باشند / خیال می‌کنیم اگر در روندی شرکت نکنیم شکل نمی‌گیرد / در کاسپین این اشتبا
  • روایت ظریف از دلایل موافقت آمریکا و مخالفت اعراب و اسرائیل با برجام
  • ویرانی، آوارگی و فاجعه؛ سودان یک سال پس از جنگ